درنگي درجايگاه و مناقب حضرت فاطمه (س) در قرآن ؛ كلام بي پايان پروردگار

پدیدآورحسین سیف‌اللهی

نشریهروزنامه قدس

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 700 بازدید
درنگي درجايگاه و مناقب حضرت فاطمه (س) در قرآن ؛ كلام بي پايان پروردگار

حسين سيف اللهي

امروزه در شرايطي كه افكار ساخته ذهن پر تلاطم بشر چون فمينيسم بر افكار جهانيان چنبره زده و با شعار هاي دلفريب خود، سعي دارد تعاريف، الگوها و نظام جديدي از روابط بشري به وجود آورد، و در بسياري از كشورهاي غربي نيز بدان دست يافته و به كشورهاي اسلامي نيز تاحد زيادي تأثير گذارده، شناخت و تأسي به الگوهايي كه اديان آسماني به ويژه اسلام ارائه كرده است، بيش از پيش ضرورت مي يابد. زنان بسياري در طول تاريخ بشريت به مقامهاي بالاي معرفتي و جايگاه رفيع قرب الهي رسيده اند؛ هرچند بسياري از آنان مقربان بي نام نشانند؛ لكن كم نيستند زناني كه خوش درخشيدند و نام و يادشان تا ابد زنده ماند و نزد پروردگارشان مقامي بس بلند يافتند. حضرت زينب(س) كه به فرموده امام زين العابدين(ع)، عالمه غير معلمه است (الاحتجاج، ج2، ص305) ، حضرت معصومه (س)، حضرت حوا، هاجر، ساره، همسر عمران يا مادر مريم و ... از جمله اين زنان هستند. لكن در ميان اين زنان نمونه و نامي، چهار زن مقدس به قله هاي علم و معرفت صعود كرده و الگوي عالميان شدند. پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: خداوند متعال از ميان زنان عالم چهار زن را برگزيد: مريم، آسيه، خديجه و فاطمه(س) (الخصال، ج1، ص225) بر احدي از اهل اسلام پوشيده نيست كه فاطمه زهرا(س) برترين بانوي مقرب درگاه خداوند و منشأ بركات بي پايان در عالم است. دختري بهترين پيامبران، همسري برترين امامان، مادري سيد و سالار شهيدان و يازده نور پاك آسماني كه ولايتشان تا قيامت پابر جاست و وارثان همه فضيلتها و كمالات هستند، تنها گوشه اي از افتخارات اين بانوي باعظمت اسلام است.
در طول تاريخ بشريت درباره هيچ بانويي تا اين حد فضيلت، عظمت و بزرگي بيان نشده است. صدها روايت معتبر و متواتر در مناقب آن حضرت از پيامبر اكرم(ص) و ديگر معصومان رسيده است. صدها كتاب در فضايل و مناقب او به رشته تحرير در آمده است، اما بدون ترديد هيچ كتابي به اندازه قرآن كريم فضائل والا و بلند براي آن حضرت بيان نكرده است.
فضايل و مناقبي كه قرآن كريم درباره فاطمه زهرا(س) بيان كرده، به دو قسم قابل تقسيم است: يكي فضايلي كه به عنوان اهل بيت عصمت با ديگر معصومان مشتر ك است و فضايلي كه مخصوص آن حضرت است.
از آن جا كه حضرت فاطمه (س) يكي از اهل بيت و يكي از معصومان(ع) است، لذا هر فضيلتي كه در قرآن كريم براي اهل بيت(ع) بيان شده باشد، شامل حضرت زهرا(س) نيز مي شود. اين قبيل فضايل بسيار است.
عصمت، طهارت، شفاعت، امامت، اخلاص، سبقت در خيرات، نورانيت، شجره طيبه بودن، ائمه ايمان بودن، و .... از جمله اين فضايل است كه در اين نوشتار در صدد شمارش آنها نيستيم و از باب نمونه به دو مورد اشاره مي كنيم:

*فاطمه (س)كلمه بي پايان خداوند و الگوي كامل بشريت

خداوند متعال در قرآن كريم، با تعابير مختلفي از انبياي بزرگ و اولياي خود ياد كرده است؛ يكي از اين تعابير كه بيانگر حكمتهاي بسياري است، «كلمه و كلمات» است. قرآن حضرت عيسي(ع) را كلمه ناميده و مي فرمايد: « مسيح عيسي بن مريم فقط فرستاده خدا، و كلمه اوست كه او را به مريم القا نمود»(نساء/171) و يا آن جا كه از قول ملائكه فرموده: « اي مريم! خداوند تو را به كلمه اي از طرف خودش بشارت مي دهد كه نامش مسيح، عيسي پسر مريم است.»(آل عمران/45)
قرآن كريم در آيات متعددي، اهل بيت (عليهم السلام) را «كلمات» ناميده؛ يكي آيه 37 سوره بقره است كه ماجراي توبه حضرت آدم را بيان كرده كه آن حضرت با توسل به كلمات خداوند توبه كرد و توبه او پذيرفته شد: « سپس آدم از پروردگارش كلماتي دريافت داشت و خداوند توبه او را پذيرفت، زيرا خداوند توبه پذير و مهربان است.»(بقره/37) در روايات اين كلمات، به محمد، علي، فاطمه، حسن و حسين(ع) تفسير شده است كه حضرت آدم با توسل به اين بزرگواران توبه كرد و خداوند توبه اش را پذيرفت.( الكافي، ج8، ص304)
در آيه 109 از سوره كهف نيز كلمات خدا را بي پايان مي شمارد و مي فرمايد: « بگو اگر درياها براي (نوشتن) كلمات پروردگارم مركب شود، درياها پايان مي گيرد پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان يابد، هر چند همانند آن (درياها) را كمك آن قرار دهيم»(الكهف 109) در آيه 27 سوره لقمان نيز مشابه آن را فرموده است: « و اگر همه درختان روي زمين قلم، و دريا براي آن مركب گردد، و هفت درياچه به آن افزوده شود، اينها همه تمام مي شود ولي كلمات خدا پايان نمي گيرد.»(لقمان/27)
ائمه معصومين(ع) در تفسير اين آيه شريفه فرموده اند: «ماييم كلماتي كه فضايل آن درك نمي شود و به شماره در نمي آيد»( الاحتجاج، ج2، ص454) نتيجه آن كه حضرت فاطمه(س) يكي از كلمات بي پايان خداوند است كه زبان از شمارش فضايل او و قلم از نوشتن آن عجز است. و نه قلمي هست كه بتواند همه فضائل او را بنويسد و نه جوهري ياراي اين همه كمالات را داشته باشد. به علاوه، كيست كه بتواند بر بلنداي كمال او دست يابد تا بتواند به بيان يا نوشته در آورد. لكن بر ماست كه قدر آنچه را كه از وجود بي مثالش به دلهاي ما تراوش مي كند بدانيم و بر محبت او استوار مانيم و در زندگي مادي و معنوي خود سيره و سخن او را شاه راه سعادت و نجات قرار دهيم و با پيروي از آن بانوي بزرگ، خود را از اسارت شعارهاي دلفريب فمينيسم، ليبراليسم و ايسم هاي ديگر آزاد سازيم.
نكته اي كه تذكر آن در اين جا لازم مي نمايد اين است كه چگونه مي توان از كسي كه بر قله فضايلش صعود نتوان كرد، الگو گرفت؟ آيا اساساً موجودي كه انسانها از شناخت كامل آن عاجزند، مي تواند الگوي مردم باشد؟ پاسخ آن است كه بله، بايد الگوي معنويت و كمال، خود بي نقص و عيب باشد و بايد كمالاتش محدود نباشد، زيرا اگر مردم بتوانند به الگوي خود برسند، ديگر او الگو نخواهد بود و حركت نيز متوقف مي شود. لذا بايد الگو در حدي باشد كه همه مدعيان در برابر او تواضع كنند. بدين روي پيامبران از جميع امت خود افضل بوده اند. پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: ِ هيچ پيامبري را خدا مبعوث نكرد مگر آن كه عقل او را كامل كرد و عقل او از جميع امتش برتر شد و آن چه نبي در نفس و ضمير خود دارد از اجتهاد و تلاش همه مجتهدان برتر است. (المحاسن، ج1، ص193)
بشر هم از ابتدا به الگوي قدسي گرايش نشان داده و اين طور نبوده است كه اگر الگويي خيلي عظمت داشت از او گريزان باشد؛ لذا در همه اديان مذاهب چنين الگوهايي مطرح است.
خلاصه آنكه، در اعتقاد ما مسلمانان، پيامبران و ائمه(ع) خلفاي به حق خدا در زمين اند و در عين آن كه موجوداتي ملكوتي و فوق معرفت بشر غير معصومند، لكن مشاكلت ظاهري و موانست با مردم(}براهيم 11) از ويژگيهاي آنان است. پيامبر اكرم (ص) فرمود: «ما پيامبران مأموريم به اندازه عقول مردم با آنان سخن بگوييم»( الامالي للطوسي، ص481، ح1050) با فقرا بيشتر همنشين بوده اند تا اغنيا، از ضعيفان حمايت و دستگيري كرده اند و ... اين خصايص موجب گشته هر كس بتواند در حد ظرفيت خود از آنان بهره گيرد. از اين رو تقديس آنها منافاتي با الگو گيري از آنان ندارد.
حضرت فاطمه (س) نيز از اين قاعده مستثنا نيست، با آن كه سيده زنان عالميان و كلمه بي پايان خداوند است و هيچ كس غير از خدا و خود معصومان را ياراي شناخت همه فضايلش نيست، در عين حال كامل ترين الگوي جهانيان است و بلكه به همان دليل تا ابد الگوي همگان است.

*عصمت و طهارت فاطمه (س)

در اعتقاد شيعيان، هيچ گونه ترديدي در عصمت و پاكي اهل بيت(ع) از هر گونه معصيت و پليدي وجود ندارد. چنين عقيده اي محصول برهانهاي عقلي و نقلي بسيار است كه در مجموع هر گونه شكي را در اين زمينه از بين مي برد. روايات معتبر در اين زمينه از نظر لفظي و معنوي بيش از حد تواتر است. در قرآن كريم نيز آيات متعددي بر اين معنا صراحت يا اشارت دارند، مثلاً آياتي كه بر وجوب اطاعت بي چون و چرا از اهل بيت دارند، لزوم عصمت آنها را نيز به ارمغان مي آورند. يكي از صريح ترين آياتي كه در اين زمينه وجود دارد، آيه 33 از سوره احزاب است كه به آيه تطهير شهرت يافته است: «خداوند فقط مي خواهد پليدي و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملاً شما را پاك سازد.»
شيعيان اتفاق نظر دارند كه مراد از اهل بيت در آيه شريفه، خمسه طيبه يعني پيامبر اكرم (ص)، علي، فاطمه، حسن و حسين(ع) هستند و به تبع آنها بقيه ائمه را نيز شامل مي شود. رواياتي كه در تفسير اين آيه شريفه بر خمسه طيبه وارد شده، بسيار زياد است. در تعدادي از اين روايات متواتر آمده است كه پيامبر (ص)؛ علي، فاطمه، حسن و حسين(ع) را زير كسا (عبا) قرار داد و اين آيه در حق آنان نازل شد.( الكافي، ج1، ص286) اهل سنت نيز روايات بسياري را نقل كرده اند كه همين تفسير در آنها ارائه شده است. حسكاني در «شواهد التنزيل» بيش از 130 حديث در اين زمينه نقل كرده است. صحيح مسلم، صحيح ترمزي، مسند حنبل، تفسير طبري، در المنثور سيوطي و ... نيز احاديثي در اين زمينه نقل كرده اند. در «احقاق الحق» بيش از هفتاد منبع از منابع معروف اهل سنت گردآوري شده و منابع شيعه در اين زمينه از هزار هم مي گذرد. (دايره المعارف قرآن كريم، ج1، ص424) از نگاه قرآن كريم، حضرت فاطمه (س) كرامتهاي منحصر به فرد نيز دارد؛ شب قدر بودن فاطمه (س) كه در تفسير فرات كوفي(تفسيرفرات الكوفي، ص581، ح581) از امام صادق(ع) نقل شده، از جمله اسراري است به تصريح همان حديث كه فهم آن بر همگان ميسر نيست و بحث از آن نيز مجالي ديگر مي طلبد.

*اختر تابناك زنان عالم

از ديگر ويژگيهاي فاطمه زهرا( س) اين است كه سيده زنان عالميان است و احاديث متواتر(الكافي، ج1، ص458) نيز در اين زمينه وارد شده است كه اين عقيده آسماني را تأييد مي كند. هر چند اين عقيده به لفظ «سيده نساء العالمين» در قرآن كريم نيامده است، ولي قرآن كريم با تعبير «كوكب دري» كه ستاره فروزان عالم اختران است، به بهترين وجه بر اين كه فاطمه (س) سيده زنان عالميان است، اشاره كرده است. آيه 35 سوره نور مي فرمايد: « خداوند نور آسمانها و زمين است. مثل نور خداوند همانند چراغداني است كه در آن چراغي (پر فروغ) باشد، و آن چراغ در شيشه اي است. آن شيشه گويي ستاره اي فروزان است». امام صادق (ع ) در تفسير آيه شريفه فرمودند: « فاطمه ستاره درخشان زنان دنياست»( الكافي، ج1، ص195)

مقالات مشابه

کارکردهای تفسیری استنادهای قرآنی در خطبه‌های حضرت زهرا(س)

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهفتحیه فتاحی‌زاده, بی‌بی‌سادات رضی بهابادی, فرشته معتمد

گونه شناسي و روش شناسي روايات تفسيري حضرت زهرا سلام الله عليها

نام نشریهسفينه

نام نویسندهمجتبی نوروزی, مجید برادران

جلوه هاي قرآني خطبه فدكيه

نام نشریهسفينه

نام نویسندهمحسن قاسم‌پور

فاطمه(س) کوثر قرآن

نام نشریهمجله علوم حدیث

نام نویسندهمحمد احسانی‌فر